دانلود کتاب بی ستاره اثر مریم ریاحی | PDF

(دیدگاه کاربر 1)
دسته: برچسب: , , , تاریخ انتشار: 21 آبان 1399آخرین بروز رسانی: 5 آبان 1401تعداد فروش: 40تعداد بازدید: 3167
قیمت محصول

رایگان

جزئیات بیشتر

نویسنده

مریم ریاحی

زبان

فارسی

تعداد صفحات

135 صفحه

قوانین استفاده

خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و فورا پس از پرداخت، لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت و همچنین از طریق پنل کاربری در دسترس است.

  • دسترسی به فایل محصول به صورت مادام‌العمر
  • ۶ ماه پشتیبانی کاملا رایگان و تضمین شده
توضیحات مختصر محصول
دانلود کتاب بی ستاره اثر مریم ریاحی | PDF

دانلود کتاب بی ستاره اثر مریم ریاحی

معرفی کتاب بی ستاره

مریم ریاحی با نوشتن رمان «همخونه» به‌عنوان یکی از آثار عامه‌پسند موفقِ پرمخاطب، به‌عنوان نویسنده‌ای متفاوت شناخته شد

که نوشته های او بارها چاپ مجدد شده و مورد توجه خوانندگان زیادی قرار می‌گیرد.

ریاحی دانش‌آموخته رشته زبان و ادبیات فارسی است.

او علاوه بر رمان‌های «هم‌خونه» و بی ستاره در کارنامه ادبی خود انتشار رمان‌هایی همچون ‌»كسي مي‌آيد» و «و باد همچنان مي‌وزد…» را هم دارد.

او با انتشار این رمان‌ها نشان داده است که ساده و صمیمی می‌نویسد

و آن‌قدر در شخصیت‌پردازی موفق است که مخاطبان رمان‌هایش به‌شدت با شخصیت‌های داستان هم‌ذات‌پنداری می‌کنند.

مریم ریاحی در رمان صوتی بی‌ستاره نیز به توصیف زندگی زن خانه‌داری پرداخته است

که مادر دو فرزند است، اما بی‌مهری‌ و بی‌توجهی همسرش، از او زنی بدون اعتماد به نفس و غمگین ساخته است، اما همه‌ چیز با ورود همسایه جدید و رفتارهای متفاوت او تغییر می‌کند.

در حقیقت، نویسنده سعی می کند تا از اهمیت نقش عاطفه در زندگی زناشویی و اعتماد به نفس زنان در زندگی زناشویی‌شان بگوید. او راوی زندگی روزمره و پرملال زنانی است که همه وقت‌شان در خانه و امور خانه‌داری و تربیت فرزندان می‌گذارد، اما نه‌تنها از آن‌ها قدردانی نمی‌شود، بلکه مورد بی‌مهری و بی‌توجهی‌ هم قرار می‌گیرد.

در قسمتی از کتاب بی ستاره می خوانیم

یک صدای مزاحم نمی‌گذارد افکارم را متمرکز کنم

همان صدایی که باعث شد جمعه‌ی گذشته سراغ کیف ماهان بروم. ماهان!

نامش به ناگه خاطراتی گنگ را در ذهن و قلبم بیدار می‌کند. لبخند میزنم، نه این زهر خند است!

روزگاری چطور نابود نامش بودم و نابود تمامش، تمام وجودش.

همه چیز از یک بعداز ظهر گرم تابستانی آغاز شد. سوسن خانه‌ی ما بود، قرار بود برای سال تحصیلی جدید کتاب تهیه کنیم.

پس به همراه مادر راهی کتابفروشی شدیم. من و سوسن دخترخاله هستیم و از دوران کودکی همیشه در کنار هم.

 

نمایش بیشتر
دیدگاه های کاربران
دیدگاهتان را با ما درمیان بگذارید
تعداد دیدگاه : 1 امتیاز کلی : 5.0 توصیه خرید : 0 نفر
بر اساس 1 خرید
1
0
0
0
0
  1. در تاریخ پاسخ

    عالی

لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: از صفحه کلید فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیش‌از‌حدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحه‌کلید بپرهیزید. نظرات خود را براساس تجربه و استفاده‌ی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید و بهتر است از ارسال نظرات چندکلمه‌‌ای خودداری کنید.

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قیمت محصول

رایگان